Thursday, July 27, 2006

TWO CUPS OF FRIENDSHIP


TWO CUPS OF FRIENDSHIP

A professor stood before his philosophy class andhad some items in front of him. When the class began, wordlessly, he picked up a very large a nd empty mayonnaise jar and proceeded to fill it with
golf balls. He then asked the students if the jar was full? They agreed that it was. So the professor then
picked up a box of pebbles and poured them into the jar. He shook the jar lightly. The pebbles rolled
into the open areas between the golf balls. He then
asked the students again if the jar was full? They
agreed it was. The professor next picked up a box of sand and poured it into the jar. Of cours, the sand
filled up everything else. He asked once more if the
jar was full? The students responded with an an
unanimouse "yes". The professor then produced two cups of coffee from under the table and poured
the entire contents into the jar, effectively filling the emoty space between the sand. The students laughed. "Now," said the professor, as the laughter subsided, "I want you to recognize that this jar represents your life. The golf balls are the important
things_ God, family, your children, your health, your friends, and your favorite passions_ things that if everything else was lost and only they remained, your life would still be full."
"The pebbles are the other things that matter like your job, your house, and your car. The sand is everything else_the small stuff."
"If you put the sand into the jar first" he continued, "there is no room for the pebbles or the golf balls."
The same goes for life. If you spend all your time and energy on the small stuff, you will never have room for the things that are important to you.Pay attention to the things that are critical to your happiness. Play with your children. Take time to get medical checkups. Invite your friends to dinner.Play another18. There will always be time to clean the house and fix the disposal. Take care of the golf balls first, the thing that really matter. Set your priorities. The rest is just sand.
One of the students raised her hand and inquired what the coffee represented?
The professor smiled. "I'm glad you asked.It just goes to show you that no matter how full your life may seem, there's always room for a couple of cupes of coffee with a friend."


Written by: Zohre Zahedi

دو فنجان دوستى
استاد كلاس فلسفه در مقابل شاگردان ايستاده بود و چند چيز هم در مقابلش روى ميز قرار داشت. وقتى كلاس شروع شد، او بدون اينكه حرفى بزند، يك شيشه بزرگ و خالى مايونز را برداشت و آن را با توپ هاى گلف پر كرد. بعد، از شاگردان پرسيد كه آيا به نظر آنها شيشه پر شده است؟ گفتند پر شده است. بعد، استاد يك جعبه سنگريزه درآورد وآنها را داخل شيشه ريخت. شيشه را آهسته تكان داد. سنگريزه ها در فضاى خالى ميان توپ ها قرار گرفتند. بعد دوباره از شاگردان پرسيد كه آيا به نظر آنها شيشه پر شده است؟ گفتند پر شده است استاد سپس يك جعبه شن درآورد و آنها را هم توى شيشه ريخت. البته شن ها همه فضاى خالى را پر كردند. بار ديگر از شاگردان پرسيد كه آيا به نظر آنها شيشه پر شده استشاگردان متفق القول گفتند: بله
سپس استاد دو فنجان قهوه از زير ميز درآورد و آنها را تماماً در شيشه ريخت. در نتيجه فضاهاى خالى ميان شن ها هم پر شد. شاگردان خنديدندوقتى خنده تمام شد، استاد گفت:" حالا از شما مى خواهم كه اين شيشه را به مثابه زندگى خودتان بدانيد. توپ هاى گلف موضوعات مهمّ زندگى شما هستند: خدا، خانواده، فرزندان،سلامتى، دوستان و روابط عاطفى مورد علاقه تان ، موضوعاتى كه اگر همه چيزهاى ديگر از دست بروند و فقط آنها بمانند، هنوز زندگيتان پر است. سنگريزه ها موضوعات مهمّ ديگر هستند، مانند كار، خانه و اتومبيلتان. شن ها موضوعات كم اهميت تر بعدى هستند. اگر اوّل سنگريزه ها را داخل شيشه بريزيد، ديگر جايى براى شن ها يا توپ هاى گلف باقى نمى ماند
زندگى هم همين طور است. اگر همه وقت و انرژى تان را صرف موضوعات كم اهميت كنيد، هرگز براى چيزهايى كه براى تان اهميت دارند، فرصت نخواهيد داشت. به چيزهايى كه براى خوشبختى تان ضرورت محسوب مى شوند، توجه كنيد. با فرزندانتان بازى كنيد. براى معاينات پزشكى تان وقت صرف كنيد. دوستانتان را به شام دعوت كنيد. دوباره به هجده سالگى برگرديد. هميشه براى تميز كردن خانه و تعمير وسايل مصرفى، وقت خواهد بود. پيش از همه حواستان به توپ هاى گلف باشد، يعنى چيزهايى كه واقعاً اهميت دارند. اولويت ها را مشخص كنيد، باقى شن هستند."يكى از شاگردان دستش را بلند كرد و گفت:"قهوه در اين بين نشان دهنده چه چيز است؟" استاد لبخند زد و گفت:"خوشحالم كه سؤال كرديد;اين فقط نشان مى دهد كه هر قدر هم زندگى تان به ظاهر پر باشد ولى هميشه براى صرف يك فنجان قهوه با دوستان وقت هست
نويسنده: زهره زاهدى

Wednesday, July 26, 2006

POEM

SOHRAB SEPEHRI

What does lovely mean?
قشنگ يعنى چه؟
Lovely means an amorous interpretation of forms.
قشنگ يعنى تعبير عاشقانه اشكال
Love,and love only
و عشق، تنها عشق
Intimates you with the warmth of an apple
تو را به گرمى يك سيب مى كند مأنوس
Love,and love only
وعشق، تنها عشق
Took me to the vast realm of lives sorrows
مرا به وسعت اندوه زندگى ها برد
And gave me the chance of becoming a bird.
مرا رساند به امكان پرنده شدن

BIOGRAPHY


Biography Of Sohrab Sepehri
SOHRAB SEPEHRI
was born in Kashan on 2 June, 1928; a very talented artist a gifted poet, Sepehri came to prominence with the publication of Water's Footfall which was subsequently followed by Traveler and Green Volume. Blending visual images taken from painting with eastern mysticism, Sepehri has produced a kind of poetry which is unique and original.
Sepehri died of blood cancer in Tehran in 1980.



زندگى نامه سهراب سپهرى
سهراب سپهرى در دوازدهم خرداد سال 1307 در كاشان متولد شد. او هنرمند و شاعرى فوق العاده با استعداد بود كه با انتشار مجموعه " صداى پاى آب " و به دنبال آن با مجموعه هاى "مسافر" و "حجم سبز" شهرت يافت. وى با آميختن تصاوير نقاشى و عرفان شرقى، نوعى از شعر را كه منحصر به فرد و ابتكارى بود، ارائه داد. سرانجام سپهرى در سال 1359 در اثر بيمارى سرطان خون در تهران در گذشت
يادش گرامى

Monday, July 24, 2006

معما

ازدواج با دختر پادشاه

يك پادشاه ثروتمند در اتاق جواهراتش ده كيسه طلا داشت.وزن تمام كيسه ها يكسان بود و تكه هاى كوچك طلاى داخل آنها،هركدام پنج گرم وزن داشتند.يك روز يك كيسه طلا به سرقت رفت و سارق به جاى آن يك كيسه جديد كه داخل آن تكه هاى طلا با 4 گرم وزن بود،گذاشت.پادشاه متوجه اين تعويض شد
دست بر قضا همان روز پسر جوان پادشاه كشور همسايه به خواستگارى دختر پادشاه آمد.پادشاه ماجراى اين سرقت را با او در ميان گذاشت و گفت: "اگر بتوانى فقط با يك بار وزن كردن،به من بگويى كه كدام كيسه سبك تر است،‌مى توانى با دختر من ازدواج كنى."حالا كى ميتونه به شاه داماد كمك كنه

Friday, July 21, 2006

HELLO!!!


سلام
به زودى خواهيم آمد
hi!
we will come soon.